loading...
☀☀نوشت های یک نویسنده☀☀

به نام خدا

 

یک ماه...

 

یک ماه تمام...

 

من تشنه میمانم...

 

گرسنه میمانم....

 

ضعف میکنم....

 

گاهی ضعیف میشوم...

 

و میبینم چقدر کوچکم....

 

چقدر هیچ نیستم...

 

و....

 

و چقدر خدا هست...

 

هست....

 

هست....

 

هست....

 

اگر کسی بگوید نیست...

 

میخواهم خفه اش کنم....

 

دارش بزنم....

 

تا بفهمد که خودش نیست....

 

اما....

 

اما خدا هست....

 

این ماه...

 

ماه عشق است....

 

ماه عسل....

 

حتی شیرین تر از عسل....

 

برای آنان که میدانند...

 

م.حاج غنی(مرغ مینا)(بنده ی کوچک خدا)(ماه رمضان مبارک)

ارسال نظر برای این مطلب

نظرات برای این پست غیر فعال میباشد .
درباره ما
Profile Pic
تازگی ها یاد گرفته ام ببافم. افکارم را می بافم. و با آنها کلاهی از جنس داستان و شالی از جنس شعر میسازم. تا در سرمای بی فکری ها یخ نزنم. من کی هستم؟ این به این بستگی داره که تو کی باشی. تو چه شکلی هستی؟ منم همان شکلی هستم. تو چند سالته؟ منم هم سن تو هستم. تو کجا هستی؟ منم همانجا هستم. خلاصه فرقی با تو ندارم. خودت را دیدی انگار من را دیدی. خوب است هم را بفهمیم نه؟ اما اشتباه نکن تو من نیستی منم تو نیستم. م.حاج غنی.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 30
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 35
  • بازدید ماه : 152
  • بازدید سال : 987
  • بازدید کلی : 7,733